نژادآریایی ومهاجرت به ایران،دین، زبان،حکومت و جایگاه خانواده

نژادآریایی ومهاجرت به ایران،دین، زبان،حکومت و جایگاه خانواده

تاریخ انتشار:
زمان مطالعه: 9 دقیقه
تاریخ بروزرسانی:

آریاییها در حدود چهار هزار سال پیش از سرزمین اولیه خود به دلایلی مهاجرت کردند و در هزاره دوم بیش از میلاد شاخه‌ای از آریایی ها وارد هندوستان امروزی شدند

نژاد در آریایی ها
 آریایی ها اقوامی چادرنشین و کوچ نشین بودند که دامداری می کردند و همراه با دام هایشان در کنار رودخانه ها و چراگاه ها زندگی می کردند البته سرزمینی که اقوام اصلی آریایی ها در آن می زیستند به درستی معلوم نیست ولی برخی آن را شمال کوههای هندوکش و یا اندکی فراتر از آن در روسیه حوالی دریاچه آرال و در اطراف رودخانه های جیحون و سیحون تا امتداد شمال خاور افغانستان امروزی و شمال فلات ایران می دانند.

مهاجرت آریایی ها
آریاییها در حدود چهار هزار سال پیش از سرزمین اولیه خود به دلایل 
1- افزایش جمعیت
2- کمبود چراگاه 
3- هجوم اقوام همسایه (حملات و تجاوزات اقوام ساکن ایلیری و شبه جزیره بالکان)
4- سرد شدن ناگهانی هوا (شرایط بد آب و هوایی و افزایش روز افزون برودت هوا و یخبندان ) که باعث از بین رفتن چراگاه ها انسان ها و دام ها شد
مهاجرت کردند و در هزاره دوم بیش از میلاد شاخه‌ای از آریایی ها وارد سرزمینی شدند که امروزه هندوستان نامیده می‌شود و شاخه‌های دیگر از طرف مغرب وارد فلات مرتفعی به نام ایران شدند البته بعد از این مهاجرت سرزمین های دیگر نیز از ورود آریایی ها استقبال کردند که از جمله این سرزمین ها می توان به سرزمین های زیر اشاره کرد.
سه شبه جزیره بزرگ واقع در مدیترانه فرانسه و جزایر بریتانیا سرزمین های شمالی اسکاندیناوی و نیمه شمالی روسیه بخش هایی از آسیای صغیر و آسیای مرکزی البته تحقیقات نشان می دهد که بعدها جنوب روسیه نیز شامل این مهاجرت شد.
به طور کلی اوج مهاجرت آریایی ها در هزاره سوم پیش از میلاد است 
اما شاخه‌ای از آریایی ها که وارد فلات ایران شدند در حدود سال 1650 پیش از میلاد وارد بخش شمال خاور فلات ایران شدند و نشانه های حضور آنان پس از سال 1600 پیش از میلاد در جنوب آسیای صغیر وجود دارد به طور مسلم پیش از این حرکت ابتدا گروهی از جنگاوران با اسب ها و احیاناً ارابه های جنگی بسیار ساده و ابتدایی از شمال دریای خزر و قفقاز گذشته و در کوههای زاگرس ساکن شدند و گروه دیگر از آنان از جیحون گذشته و به فلات ایران روی آوردند که این شاخه از آریاییها به شاخه اصلی یا هند و ژرمنی معروفند البته پیش از ورود آریایی ها به داخل فلات ایران حوریان و کاسیان در داخل فلات ایران می زیستند که با ورود آریایی ها ناچار به ترک فلات ایران شده و جای خود را به آریاییها دادند.
 لازم به ذکر است که ورود آریایی ها به ایران در یک نوبت نبود و همه آریاییها همزمان بر این ناحیه وارد نشدند آریایی ها از دو ناحیه مشرق و مغرب ایران وارد این سرزمین شدند که ابتدا گروهی از جنگجویان و بعدها مردمان و اقوام کوچ نشین آریایی وارد این سرزمین شدند.


فلات ایران در زمان ورود آریایی ها
با ورود آریایی ها به داخل فلات ایران و بیرون راندن مردمان بومی حوریان و کاسیان، ایرانیان آریایی تبار خود را اصیل و آزاده قلم داد می‌کردند و این عنوان آنان شامل امتیازات ویژه‌ای بود که قومها و قبایل دیگر از آن بی بهره بودند. فلات ایران از هر جهت برای زندگی و سکونت مساعد بود و سرزمینی که آریایی ها وارد آن شدند ایران یا سرزمین آریایی ها نامیده شد.

سه گروه آریایی ها
 آریایی ها شامل سه گروه ماد، پارس و پارت بودند. مادها در غرب، پارس ها در جنوب و پارت ها در شمال شرق فلات ایران ساکن شدند این سه گروه از آن پس ایرانیان نامیده شدند و تا مدتها به زندگی کوچ نشینی و دامداری ادامه دادند.

مناطق سکونت آریایی ها
گروهی در نواحی کوهستانی گروهی در نواحی مرتفع کوه ها و در زمستان به دامنه کوه ها رفتند و گروهی دیگر به دشت ها روی آوردند.البته کمی آب و خشکی هوا در اکثر مناطق ایران به ویژه همزمان با ورود آریاییها مشکلات فراوانی را در امر کشاورزی و اقتصاد برای جامعه آریایی به وجود آورد. آریایی های مهاجر به فلات ایران با تحمل سختی ها و مشقت فراوان ابزار و امکانات آبیاری مصنوعی زمین های خشک را فراهم کردند تا بتوانند زمین های مورد نظر خود را آباد و قابل کشت سازند. 

حکومت ها
مورخین تاریخ اسطوره های ایران باستان معتقدندکه آریایی ها چهار دولت تشکیل داده 
اولین آن به دولت داستانی جمشید که دوره های آن را باید به زمان زندگی آریایی های ایرانی و هندی باهم دانست
دومین دولت نیز به دولت داستانی فریدون معروف است که زمان تشکیل آن را باید در همین زمان کمی بعد از جمشید دانست 
دو دولت دیگر را به منوچهر و زاب نسبت داده‌اند که دوره‌های آن متعلق است به آریایی های ایران در شمال خاور فلات ایران اسکان و استقرار یافته و در عین حال زیر فشار مردمانی بودند که از طرف شمال به طور پی در پی به آنان حمله می کردند ولی سه قوم از نژاد آریایی در گوشه و کنار فلات ایران مناطقی را فتح کرده و در آنجا ساکن شدند و تاریخ این مناطق را به نام خود ثبت کردند که تشکیل نهادهای حکومتی توسط این اقوام آریایی نژاد بسیار با اهمیت است.

نهادهای حکومتی این سه قوم عبارتند از:
قوم اول در شرق و شمال خاور ایران باکتری ها (باختری ها ، بلخی ها )که در آغاز هزاره یکم یا در طول سده دهم پیش از میلاد برای خود حکومتی به وجود آوردند 
قوم دیگر مادها هستند که در غرب ایران و در اواخر سده هشتم پیش از میلاد تشکیل دولت مادها را به آنان نسبت می دهند آنها بیشتر به صورت قبیله ای زندگی می کردند و نظام اداره حکومتی متداول در بین آنها معمول بوده است
 قوم سوم در جنوب و به خطه پارس آمدند و آنچه آشوریان به عنوان منطقه پارسوماش یا پارسواش به عنوان باج گذاران خود نام می‌بردند ابتدا باید آن را در جنوب دریاچه ارومیه یافت. پارس ها در اواسط سده هشتم پیش از میلاد دولت هخامنشی را بنیاد نهادند و پیش از تشکیل حکومت خود توسط کوروش و دوم فرمانبردار مادها بودند که با از پای درآوردن دولت ماد و گرفتن قدرت از دست آستیاک آخرین شاه ماد امپراطوری نیرومندی را به وجود آوردند که به گونه‌ای مستمر به قلمروی آنان افزوده می گردد و این قلمرو زمانی از سواحل رود دانوب در اروپا تا حبشه در آفریقا را در بر می گرفت.

مذهب و مظاهر مورد احترام
آریاییها از دیرباز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب آتش باد و خاک در میان آریایی ها متداول بود و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب‌رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه‌های فیروزه و مهره های گوناگون از شاخه جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا به صورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند آن اعتقاد داشتند این مهره ها به صورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می‌کاهند که نمونه‌ای از این اشیا در ناحیه فارس یافت شده است علاوه بر این در قبرهای انسان ها زینت آلات و حتی اشیاء و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار به دست آمده است که بیانگر اعتقاد آریاییها به زندگی بعد از مرگ است.
آریاییها مکانهای مقدس خود را برای عبادت  و بزرگداشت خدایان  در بلندی ها و یا کوه ها ، کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب میکردند.
انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می‌گرفت آراء الهی و ادارهٔ جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان پذیر بود آنان طبقه آگاه و مسلط و پر نفوذ در جامعه بودند.
دین اقوام هند و ژرمن دین ساده و ابتدایی نبود و دارای ضوابط و قوانین دقیق و احساسی بود و می‌توانست به جزئی ترین مسائل خانوادگی اجتماعی و فرهنگی جامعه بپردازد.
 مذهب آریایی های ایرانی و هندی مدتها یکی بود زیرا آنان مدتی به یک زبان واحد سخن گفته و با هم زندگی می کردند. پس از جدایی آریایی ها از جمله شاخه ایرانی و هندی که این جدایی سده ها پس از زندگی مشترک آنان به طول انجامید جدایی مذهب نیز در بین آنان به وقوع پیوست.

خانواده
ایرانیان از بستن پیوند زناشویی با غیر آریایی ها جدا خودداری می کردند و تنها رفت و آمد گاه و بیگاه آنها به سرزمینهای دیگر باعث لغو این عادت می شد و با مردمان غیر آریایی ازدواج می کردند.
خانواده به عنوان بزرگترین رکن جامعه آریایی بصورت پدر سالاری بود  و زن نیز به عنوان عنصری ارزشمند و موثر پس از شوهر خود ستوده می شد.
آریایی های باستان به آتش اعتقاد داشتند و پدر خانواده،مسئولیت اجاق و طبعأ روشن نگه داشتن اتش را بر عهده داشت.البته اجاق در خانه جایگاه مشخصی داشت. خاموش شدن آتش در خانه به معنای کور شدن اجاق بود و فراتر از آن به خانواده هایی گفته می شد که از نعمت فرزند محروم بودند و بقای نسل و ادامه وجود خاندان وجود نداشت.

زبان آریایی ها 
در مقطع زمانی زبان آریایی ها متفاوت بوده و شاخه ایرانی و هندی آریایی به زبانهای گوناگون سخن می گفتند ولی حدود 2400 سال پیش از میلاد زبان اقوام آریایی زبان واحدی بوده است. 
گیرشمن باستان شناس براین باور است که توجه به زبان شناسی و پیوندهای زبانشناسی میان زبان و گویش های ایتالیایی، سلتی، هند و ایرانی وجود دارد که حکایت از مشترکات نژادی و خویشاوندی قومی این مردمان دارد و اروپاییان هم مانند ایرانیان به شبانی و دامپروری مشغول بودند و در فنون رزمی و شیوه های جنگی نیز مشترکات زیادی داشتند.
آریایی‌ها ( ایرانی و هندی) دارای ساختار یکسان نبوده و شیوه معیشت آنها با یکدیگر متفاوت بوده است ولی ساختار زبان در ادبیات ایران و هند بطور روشن در آثار دینی قابل شناسایی است. البته گویش های ایرانی هر کدام به تنهایی و به تدریج صورتهای دگرگون شده ای پیدا کردند.

به کارگیری القاب بانو و آقا 
تصویب قانونی در سال1313 استفاده از القاب را منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران را اجباری کرد و فقط القاب" آقا "برای مردان و "بانو "برای زنان را مجاز دانست .

ایرانیان 100ساله در کدام استان ها زندگی می کنند؟
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی سه استان هستند که بیشترین جمعیت بالای 60سال را در خود جای داده اند.

منبع:
شجره و وراثت از مجموعه رسائل طیب دکتر مهدی دانش ( اپلیکیشن آهو)
گردآوری شده توسط واحد فرهنگی خانه احسان 
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال کالا به سراسر کشور
ارسال کالا به سراسر کشور
7 روز ضمانت بازگشت کالا
7 روز ضمانت بازگشت کالا
ضمانت کیفیت محصولات
ضمانت کیفیت محصولات
نماد اعتماد

شبکه‌های اجتماعی

خانه احسان ، بزرگترین مرکز تهیه و توزیع محصولات سالم و ارگانیک در کشور

خانه احسان از سال 1388 فعالیت خود را در زمینه اصلاح سبک زندگی برگرفته از الگوی زندگی سنتی ایرانی آغاز کرده است. با توجه به سبک زندگی بیماری‌زا در جامعه‌ کنونی، برای داشتن یک زندگی سالم، پیشگیری بهتر از درمان است و جهت رسیدن به این هدف، به یک الگوی زندگی حکیمانه و علمی نیاز است. با تحقیقات علمی و جامع در این خصوص، به این نتیجه رسیدیم که بهترین راهکار، سبک زندگی به روش سنتی می‌باشد.

سایر مجموعه ها که در فضای مجازی یا حقیقی با نام برند خانه احسان فعالیت می کنند ، مورد تایید ما نمی باشند.

استفاده از مطالب خانه احسان با ذکر منبع بلامانع است. کلیه حقوق این سایت متعلق به مجموعه خانه احسان می باشد.

اینترنت قطع شده است